متن آهنگ زندان امین مهران
Lyrics Music Amin Mehran Zendan
ترانه و شعر آهنگ زندان امین مهران
رفیق دیرینه کجایی پشت من خورده به خاک
بیا که بعد از تو دگر نمانده ام خواب خوراک
به سر رسید تاب و توانم ای همه عشق و هیجانم
بیا که بی تو من دگر جهان بی هویتم دهی دوباره فرصتم کاش
ز ناملایمات تو چو قاب بی نگاریم قرار بی قراریم باش
برگرد و حالم را ببین حال مریضم
برگرد و این دیوانه را دریاب عزیزم
من با خودم دائم در این جنگ و ستیزم
باز این شب تارم چرا پایان ندارد
چشم حسودان تو کور گردانم اسپند
دور سرت زیبای من شیرین تر از قند
زندان اگر این است و عشق تو همیم بند
دیوانه هیچ ترسی از این زندان ندارد
تکست آهنگ زندان امین مهران
بی تو در این دریای طوفانی اگر
من ناخدا هم باشم کارم تمام است
که حتی گرگ باران دیده و سرو پا
ادعا هم باشم کارم تمام است
برگرد و حالم را ببین حال مریضم
برگرد و این دیوانه را دریاب عزیزم
من با خودم دائم در این جنگ و ستیزم
باز این شب تارم چرا پایان ندارد
چشم حسودان تو کور گردانم اسپند
دور سرت زیبای من شیرین تر از قند
زندان اگر این است و عشق تو همیم بند
دیوانه هیچ ترسی از این زندان ندارد
**
نظر خود را بنویسید